Webمعنی اغماض. معنی واژهٔ اغماض در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب. اغماض. فرهنگ فارسی معین ( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) چشم پوشی کردن ، نادیده گرفتن . 2 - (اِمص .) گذشت ، چشم پوشی . Webصرف نظر. تغافل . اهمال . (ناظم الاطباء). گذشت . (از یادداشت مؤلف ) : هرکار که بقصد نقض عهد منسوب نباشد مجال تجاوز و اغماض فراختر باشد. (کلیله و دمنه ). زلات او بنظر عفو و اغماض ملاحظه می افتاد.

قدیمی‌ترین عکس از «چرخ و فلک» در ایران - فرارو

Webلغت‌نامه دهخدا. اغماض . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ غَمض ، زمین پست و نرم و زمین مغاک . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ِ غمض ، زمین مطمئن . (از اقرب الموارد). جست‌وجوی اغماض در واژه‌نامه‌های ... Webاغماض فرهنگ فارسی عمید ... [قدیمی] چشم خواباندن؛ چشم بر هم نهادن. اغماض فرهنگ فارسی معین ( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) چشم پوشی کردن ، نادیده گرفتن . 2 - (اِمص .) گذشت ، چشم پوشی . guns in no country for old men

فرهنگ فارسی معین - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

Webفرهنگ معین - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد فرهنگ معین یکی از فرهنگ‌های مهم واژگان فارسی است. نویسنده این فرهنگ دکتر محمد معین بوده و ناشر آن انتشارات امیرکبیر است. این فرهنگنامه اولین بار در سال ... فرهنگ فارسی معین. ( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) چشم پوشی کردن ، نادیده گرفتن . 2 - (اِمص .) گذشت ، چشم پوشی . جست‌وجوی اغماض در واژه‌نامه‌های دیگر نگارش معنی دیگر برای اغماض. See more Webچشم پوشی: جستجو معنی "چشم پوشی" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی box bed frames with storage